برادران کارامازوف
✅چشمهای خود را میبندم و از خودم میپرسم: آیا میتوانی مدت مدیدی این زندگی را ادامه دهی؟ اگر بیماری که زخمهایش را میشویی بیدرنگ از تو سپاسگذاری نکند و برعکس فداکاری تو را نادیده انگارد و با هوسهایش ناراحتت کند، به تو پرخاش نماید، از تو توقعات بیجا داشته باشد و (بطوریکه زیاد برای اشخاص رنجدیده پیش میآید) علیه تو به مافوقت شکایت نماید آنگاه چه خواهی کرد؟ آیا عشقت همچنان ادامه خواهد یافت؟
فکر کن من به چه نتیجهی دهشتانگیزی رسیده ام: اگر چیزی وجود داشته باشد که بیدرنگ آتش عشق شدید و مثبت مرا به انسانیت سرد کند ناسپاسی است. به عبارت دیگر من برای مزدی کار میکنم و متوقعم که بیدرنگ حق خودم یعنی تمجید و عشق در ازای عشقم دریافت دارم، و در غیر اینصورت قادر به دوست داشتن نخواهم بود.
#برادران_کارامازوف
#داستایفسکی
#ترجمه_مشفق_همدانی
#نشر_جاویدان_1362
ص65
ت: کلید تبدیل طرحواره*ی ایثار، انتظار است. فرد دائم در فکر کمک و ایثار است ولی وقتی پای "انتظار داشتن" پیش بیاید به طرحوارهی ناکارآمد** تبدیل میشود.
*Schema: باورهای عمیق هر فرد در مورد خود و جهان، که از سالهای نخست زندگی شکل گرفتند. طرحوارهها، دانش ما دربارهی جهان هستند، و الگوهایی هستند که رفتارهای ما رو هدایت میکنند.
طرحوارهی ایثار، یعنی فرد به شکل افراطی بر ارضاء نیازهای دیگران تمرکز داره، حتی اگه به قیمت عدم ارضای نیازهای خود فرد تمام بشه!
** وقتی طرحوارهای منجر به اختلالهای روانشناختی شود، اسم طرحوارهی ناکارآمد بهش داده میشه.