داستان های ناتمام

آخرین مطالب

دل اسیر آرزوهای محاله!

سه شنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۷، ۰۲:۳۳ ق.ظ

یک شب ژوانگ ژو خواب دید که پروانه است.

رویایش آن قدر راستین می نمود که به کلی فراموش کرد روزگاری ژوانگ ژو بوده  زمانی که از خواب بیدار شد گمان کرد که پروانه است و خواب می بیند که ژوانگ ژو است.

عارفی در پاریس

 کامران بهنیا


پ.ن: و چقدر تو این موقعیت نیاز دارم بیدار بشم و بفهمم فقط یه پروانه بودم، درگیر کابوس این لحظه ها!


۹۷/۰۳/۰۸
Jandark

نظرات  (۴)

یاد اون انیمه یور نیم افتادم. :)
دوستی داشتم تعریف می‌کرد می‌گفت یه روز صبح از خواب بیدار شدم و خودم رو توی آینه دیدم. و بعد همینطور ده دقیقه خیره شدم به آینه. و دیدم دیگه محمدمهدی نیستم. فوادم! 
پاسخ:
دیدی انیمه رو؟ 
:)
آینه که گفتی منم یاد عکس روی جلد کتاب همزاد افتادم!
خودش جلوی آینه پشت به عکاس ایستاده و تصویر داخل آینه هم مشت بهش ایستاده
نیاز داری قبلش یه رویای راستین درباره‌ی پروانه بودن ببینی. دیدی؟! :دی
+ متن آبی پررنگ روی پس‌زمینه‌ی قهوه‌ای سوخته!!! با چشمای ما پدرکشتگی داری؟! :|
:دی
پاسخ:
یه بار وقتی بچه بودم( خیلی سال پیش، فک میکنم اول دوم ابتدایی بودم) رویای راستین در مورد اینکه یه موش هستم همش دارم از زیر زمین فرار میکنم دیدم و هیچ وقت هم اون خواب رو فراموش نکردم! 
اوت قبوله؟

عذرخواهی بابت به خواب رفتن قبل از پیدا کردن رنگ مناسب! کلا برم قالب رو عوض کنم یه صفحه ساده سفید بزارم راحت! D:
۰۸ خرداد ۹۷ ، ۰۹:۳۰ هلیا استاد
کاش رنگ متن یکم روشن تر میبود :)
پاسخ:
ااا یادم رفته درستش کنم :))
داشتم فقط تست میکردم(آقا به خدا من یک ماه نشده اینجام، به هیچی عادت نکردم هنوز) در مراحل تست خوابم برده و این آخرین تغییرات اعمال شده بوده. D:
چه سرگشتگی عجیبی 
پاسخ:
اوهوم. عجیب...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی